سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پاتوق دختر و پسرای باحال

زندگینامه داستانی مهدی مهدوی کیا

زندگینامه داستانی مهدی مهدوی کیا 
 

برای دیدن زندگینامه بر روی کلیک کنید.

مقدمه:

در شماره های قبلی گفتیم که مهدی مهدوی کیا در دومین روز از مرداد 1356 در تهران متولد شد. وی که از کودکی علاقه زیادی به فوتبال داشت این ورزش را از زمینهای خاکی محلشان آغاز کرد و سپس به باشگاه بازیکن ساز بانک ملی ملحق شد. قهرمانی با نوجوانان، جوانان و امیدهای بانک ملی و حضور در جمع بزرگسالان این باشگاه کم کم از مهدی یک بازیکن پخته و با تجربه ساخت تا باشگاههای دیگر برای به خدمت گرفتن وی به تکاپو بیفتند. مهدی از میان پیشنهاد های ارائه شده بخاطر علاقه ای که از بچگی به باشگاه پرسپولیس و رنگ قرمز داشت این تیم را برای ادامه دوران بازیگری خود برگزید و در اولین سال حضورش در جمع سرخ پوشان مزه قهرمانی در لیگ آزادگان را چشید. بازیهای در خور تحسین وی در لیگ 75 باعث شد تا مایلی کهن سرمربی تیم ملی نام او را در لیست بازیکنان اعزامی به جام ملتهای آسیا در امارات قرار دهد. مهدی گرچه در این مسابقات زیاد به میدان نرفت ولی کسب مقام سومی آسیا برایش تجربه خوبی بود تا در مسابقات آتی مقدماتی جام جهانی خود را در ترکیب اصلی تیم ملی جا بیندازد و حالا دنباله ماجرا...

 

سفر به سوریه

خرداد ماه بود و تیم ملی خود را آماده مسابقات مقدماتی جام جهانی می کرد، ملی پوشان روزهای متمادی بود که در اردوی شبانه روزی بودند. آنها قرار بود. بزودی راهی سوریه شده و بازیهای دور رفت را برگزار کنند. مهدی اولین بازی بود که بدین صورت حضور در اردوی تیم ملی را تجربه می کرد، در گرمای خرداد ماه و زیر تابش نور خورشید او و همبازیانش هر روز ساعتها تمرین کرده و بعضی اوقات به مصاف یک حریف دستگرمی می رفتند. مهدی پس از برگزاری تمرین هر روز تلفنی با مادرش تماس می گرفت تا ضمن جویا شدن از احوال مادر وضع خودش را به اطلاع وی برساند، مادر مهدی که از بیماری ( مرض قند) در رنج بود با موفقیتهای فرزندانش و خصوصاً افتخار آفرینی مهدی آلام این بیماری را کمتر احساس می کرد. تیم ملی در بازیهای مقدماتی جام جهانی باید به صورت مجتمع و دوره ای به مصاف سوریه، قرقیزستان و مالدیو می رفت تا در نهایت یک تیم جواز صعود به دور دوم را کسب کند. کاروان اعزامی ایران با 21 بازیکن و تعدادی همراه روز دهم خرداد ماه به سوریه رسید. اعضاء تیم پس از استقرار در هتل و یک استراحت کوتاه برای زیارت اماکن مقدسه همچون حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) راهی این مکان شدند تا با روحیه بهتری بازیها را آغاز کنند.

مهدی وقتی با اعضاء تیم به زیارت حرم مطهر حضرت زینب (س) رفت اولین چیزی که در نظرش بود و از آن بانوی بزرگوار در خواست کرد سلامتی مادرش بود اشک از چشمانش جاری شد و ...

پس از زیارت وقتی به هتل بازگشتند مهدی تلفنی با خانواده اش تماس گرفت و پس از حال و احوال با همه اعضا خانواده جریان زیارت رفتن خود را با آب و تاب برای مادرش تعریف کرد و متقابلاً مادر نیز خاطرات سفر قبلی خود به سوریه را برای مهدی نقل کرد و همانجا بود که پسر به مادرش (زهرا) قول داد روزی او را به زیارت خانه خدا خواهد فرستاد.

تیم ملی قبل از برگزاری اولین بازی خود چهار جلسه تمرین را در ورزشگاه العباسین دمشق برگزار کرد. شب قبل از بازی سرمربی اسامی یازده بازیکنی را که فردا به میدان می رفتند مشخص کرد و نام مهدی را به عنوان بال یا پیستون راست اعلام کرد. در این زمان بعلت عدم حضور زرّین چه و محرومیت سعداوی به نظر مایلی کهن مهدی تنها کسی بود که می توانست خلا این پست را پر کند، مایلی کهن متعقد بود مهدوی کیا با توجه به اینکه ذاتاً یک بازیکن هجومی و دونده است می تواند با سرعت بالای خود ضمن شرکت در سیستمهای هجومی با برگشتهای سریع خود ضعف منطقه دفاعی ایران را پوشش دهد. مهدی که از این اعتماد و انتخاب بسیار راضی و خشنود بود به خودش قول داد از اولین بازی با جدیت به میدان رفته و شایستگی خود را ثابت کند. روز دوازدهم خرداد تیم ملی در ورزشگاه العباسین به مصاف مالدیو رفت، بازی شروع و هر چه از زمان بازی گذشت معلوم شد که مالدیو حریف دست و پا بسته ای برای بازیکنان ماست. بچه های تیم ملی 17 گل را در کیسه حریف دوختند تا ضمن کسب اولین پیروزی یک رکورد تاریخی را در این زمینه به ثبت رسانند. مهدی که زننده یکی از گلهای رنگارنگ ایران (گل یازدهم) بود در دقیقه 65 با دریبل چند بازیکن و نهایتاً دروازه بان حریف توپ را وارد دروازه خالی مالدیو کرد. دو روز بعد ایران به مصاف قرقیزستان رفت و با 7 گل حریف آسیای میانه ای خود را در هم کوبید تا قدرت خود را به رخ سوری ها که با ما رقابت می کردند بکشد.

پس از بازی با قرقیزها، اعضای تیم ملی به دعوت سفارت ایران راهی مراسم سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی (ره) شدند و در آنجا ضمن عزا داری و نوحه سرایی، آنها به ذکر خاطرات خود از حضرت اما پرداختند وقتی نوبت به مهدی رسید او دو خاطره را عنوان کرد که اولاً همیشه سخنرانی های حضرت امام را از تلویزیون می دیده و ثانیاً روزی که او در کلاس اول راهنمایی امتحان ریاضیات ثلث سوم داشته خبر این رحلت جانگداز را شنیده و مدتها اندوهگین بوده است.

روز شانزدهم خرداد تیم ملی به مصاف مهمترین حریف خود در این رهگذر یعنی سوریه رفت، تیمی که به اندازه ایران امتیاز و شانس صعود داشت. پس این بازی در واقع یک فینال زودرس بود. در روزی که 40 هزار تماشا گر در ورزشگاه حاضر بودند تیم ملی ایران با تک گل علی دایی که روی سانتر مهدوی کیا بدست آمد میزبان خود را شکست داد و با 9 امتیاز سر گروه دور رفت بازیها شد. از نظر مهدی این بازی مهمترین و حساس ترین مسابقه ورزشی عمرش تا آن زمان بود مهدی در این رو بارها با فرارهای خود آرامش خط دفاعی سوری ها را بر هم زد البته مربی در طول بازی چند بار به او گوشزد کرد که در فرارها دقت کند و مراقب باشد که منطقه دفاعی پشت سرش خالی نماند.

اعضای تیم ملی پس از بازیهای شایسته خود با آرامش فکری بیشتر یک بار دیگر به زیارت حرم حضرت زینب (س) مشرف و سپس راهی تهران شدند تا با پیگیری تمرینات منظم خود را آماده نبرد با حریفانی کنند که در سوریه یکبار آنها را ملاقات کرده بودند.

 

بازیهای برگشت در تهران

ایران در اولین مسابقه مرحله برگشت قرقیزستان را به مصاف طلبید و گر چه نتوانست بازی و نتیجه دور رفت را تکرار کند ولی با پیروزی 3 بر1 در این دیدار صدرنشینی خود را حفظ کرد. دو روز بعد نیز بازیکنان ما که در اندیشه بهبود رکورد جهانی (17 بر صفر) خود بودند به مصاف مالدیو رفتند ولی به نتیجه ای بهتر از 9 بر صفر دست نیافتند، در دیگر مسابقه برگزار شده این روز شده این روز سوریه به قرقیزستان باخت تا کار صعود ایران تکمیل شود. مهدوی کیا در بازی با مالدیو بسان بازی رفت موفق بود و ضمن دادن دو پاس گل خود نیز موفق شد یکبار دیگر مزه گلزنی برای تیم ملی کشورش را بچشد. و بالاخره روز بیست و سوم خرداد ماه مسابقه حساس بین تیمهای ایران و سوریه برگزار شد. بازی متعادل بود و وزش بادهای شدید همراه با غبار در ورزشگاه از کیفیت بازی کاسته بود که در دقیقه 28 ایران صاحب یک ضربه کرنر در جناح راست شد و مهدوی کیا با ارسالی خوب باعث شد تا منصوریان با ضربه سر گل اول را زده و یخ بازی را بشکند در ادامه نیز گلهایی از هر دو طرف رد و بدل شد تا این بازی 2 بر2 مساوی خاتمه یافته تا تیم ملی ایران به دور نهایی راه یابد. مهدی تنها کسی بود که در هر شش مسابقه ایران بطور کامل (540 دقیقه) در میدان حاضر بود.

 

جشن قهرمانی پرسپولیس

پس از صعود دل انگیز تیم ملی، بازیهای عقب افتاده لیگ 75 پیگیری شد و پرسپولیس پس از غلبه بر پلی اکریل تساوی دو بر دو مقابل تراکتور سازی و شکست دو بر یک مقابل ماشین سازی برای تداوم صدرنشینی خود توانست در روز هفتم تیر ماه و بدنبال پیروزی خانگی3-5 مقابل ملوان انزلی قهرمانی خود را چند هفته زودتراعلام کند. مهدی در این بازی ضمن گلزنی پایه گذار اکثر حملات و گلهای تیمش بود. پس از بازی جشن قهرمانی پرسپولیس در ورزشگاه آزادی برپا شد و طرفداران، بازیکنان، مربیان و ... پرسپولیس برای دومین قهرمانی پیاپی خود به جشن و سرور پرداختند تا با روحیه بالا به مصاف رقیب خود استقلال بروند. دو شب قبل از مسابقه با استقلال مسئولان باشگاه پرسپولیس برای بالا بردن روحیه بازیکنان خود جشنی را به مناسبت قهرمانی در لیگ برپا کرده و به بازیکنان خود هدایای مناسبی را اعطاء کردند.

 

خداحافظی پیوس و تصاحب پیراهن شماره 17

روز بیستم تیرماه دیدار برگشت استقلال و پرسپولیس برگزار شد و در این روز فرشاد پیوس مهاجم محبوب پرسپولیس و تیم ملی برای همیشه از دنیای بازیگری خداحافظی کرد. پرسپولیس که قهرمانی اش در هفته های قبل مسجل شده بود آمده بود تا در روز خداحافظی فرشاد آقای گل یک جنگ حیثیتی را از رقیب دیرینه ببرد. یاران پرسپولیس در رختکن با یکدیگر همقسم شدند تا امروز به خاطر خوشحالی فرشاد بهترین بازی را انجام داده و استقلال را با شکست بدرقه کنند.

پرسپولیسی ها بازی را هجومی آغاز کرده و از ابتدا عرصه را بر حریف آبی پوش تنگ کردند. مهدی در این مسابقه از ابتدا در کنار فرشاد قرار گرفت. پس از گذشت چند دقیقه از زمان بازی و در یک حرکت نمادین پیوس با بوسیدن زمین ورزشگاه و بازیکنان، مربیان دو تیم و خداحافظی با تماشاگران برای همیشه صحنه بازیگری را ترک کرد. فرشاد در هنگام خداحافظی پیراهن شماره 17 پرسپولیس را که سالها بر تن خودش و بسیاری از بزرگان این باشگاه بود را بر تن مهدی مهدوی کیا کرد. او در مورد علل این تصمیم خود گفت: پیراهن شماره 17 همیشه بر تن یکی از بازیکنان بزرگ و گلزن تیم بوده است و در این زمان مهدوی کیا بهترین فردی است که می تواند آن را تصاحب کند، مهدوی کیا باید به هوش بوده و قدر این پیراهن و باشگاه را بداند.

مهدی سر مست از این حرکت فرشاد حالا مسئولیت خود را خطیر می دید. پرسپولیس که در نیمه اول با یک گل پیش بود در نیمه دوم به دو گل دیگر دست یافت تا برتری اش پر رنگتر شود. ( دقیقه 71) بازی بود که توپی باد آورده در جناح راست به مهدی رسید و او بی درنگ عزم دروازه حریف را کرد و در حالی که مدافع استقلال به سختی او را تعقیب می کرد وی با فراری همانند گریز غزال تیزپا خود را به دروازه رسانید و از خروج اشتباه غلامپور بهره گرفت تا توپ را وارد دروازه استقلال کند. در این لحظه نمی دانست چکار باید بکند، از خوشحالی فریاد زد، خدای من متشکرم، به طرف تماشاگران طرفدار تیمش دوید و پیراهن خود را بوسید و سپس به سراغ فرشاد پیوس که روی نیمکت بود رفت و از او قدردانی کرد...

چند دقیقه بعد سرخ پوشان یک گل دیگر زدند تا بهترین نتیجه سالهای اخیر برای آنان رقم بخورد. مهدی که دومین بازی خود را برابر استقلال برگزار می کرد حالا نمایش زیبایش را با گلزنی تکمیل شده می دید.

مسابقات ارتشهای جهان

مسابقات ارتشهای جهان ( سیزم" از روز 31 تیر ماه در تهران آغاز شد تا تیمهای برگزیده فوتبال نیروهای مسلح تمام قاره ها به میدان رفته تا قهرمان ارتشهای جهان مشخص شود. ایران هم که از جمله افتخار آفرینان این بازیها در دوره های قبلی بود با توجه به امتیاز و امکانات میزبانی قصد داشت عنوان قهرمانی در این دوره را بدست آورد بر همین اساس مجید جلالی سر مربی تیم نیروهای مسلح ایران ازچند بازیکن خوب و مطرح غیر نظامی دعوت کرد تا تیم ایران را یاری برسانند. ( این در حالی بود که طبق قوانین سیزم تیمها فقط موظف به استفاده از بازیکنان نظامی و سرباز بودند). قابلیتهای فنی مهدی باعث شده بود تا او به بازیکنی تبدیل شود که امکان استفاده از او در چند پست وجود داشته باشد بنابر این هر مربی ایرانی آرزوی داشتن چنین بازیکنی را داشت با توجه به این موضوع مجید جلالی درنگ نکرد و سریع او را فرا خواند و موضوع را با مهدی در میان گذاشت، مهدی که حضور در این رقابتها را خالی از لطف نمی دید بدش نمی آمد تا با کسب تجربه از این مسابقات مهم جایگاه خود در تیم ملی را تثبیت کرده یا بهبود ببخشد پس با اشتیاق این دعوت را لبیک گفت و روانه تمرینات این تیم شد. دیدار افتتاحیه مسابقات در ورزشگاه آزادی و بین ارتشهای ایران و بلژیک برگزار گردید. ترکیب ایران: نکیسا، پاشازاده، خاکپور(کاپیتان)، فکری، مطهری، یزدانی، میناوند، ورمزیار، حیدری، بزیک و مهدوی کیا. بازی در حالی بدون گل رو به اتمام بود که بلژیکی ها تمام روزنه ها را برای بازیکنان ما بسته بودند، در یک چشم برهم زدن توپ خوبی در سمت راست زمین جلوی پای مهدی افتاد و او که این فرصت را تنها شانس گلزنی خود و تیمش می دید سرش را بالا گرفت و با ضربه ای محکم توپ را به سمتی نواخت که از دروازه بان کاری بر نیاید... این توپ به گل نشست و ایران روی تیز هوشی مهدوی کیا برنده شد، حالا مهدی در هر میدانی بزرگی می کرد او اینک به بازیکنی مبدل شده بود که  می توانست به تنهایی کارهای بزرگی را انجام دهد. در مسابقه بعدی ایران با 3 گل حریف آفریقایی خود او گاندا را شکست داد و به مرحله یک چهارم نهایی رفت اما در این مرحله با قبول شکست 3 بر2 مقابل یونان در عین شایستگی از صعود باز ماند. مجید جلالی پس از این بازی اشتباهات فردی بازیکنان را عامل شکست تیم معرفی کرد وی با تمجید از نوع بازی مهدوی کیا گفت مهدی بهترین یار من بود ولی ما نتیجه مطلوبتری را دنبال می کردیم. پس از ناکامی تیم نیروهای مسلح و در آستانه سفر تدارکاتی تیم ملی به کانادا مهدی بار دیگر در تمرینات تیم ملی حاضر شد.

 

تیم ملی در راه کاندا و امارت

تیم ملی عصر روز چهارشنبه 22 مرداد ماه از طریق فرانکفورت عازم کانادا شد تا با تیم ملی این کشور یک مسابقه دوستان را برگزار کند. تیم ملی چهار روز بعد در ورزشگاه بیست هزار نفری وارن سیستی تورنتو و در یک هوای ابری در حالی به میدان رفت که اکثر تماشاچیان حاضر در ورزشگاه ایرانی بودند. تیم ما در دیدار با حریف آمریکای شمالی خود موفق عمل کرد و به پیروزی یک بر صفر دست یافت. پس از این بازی مربی و بازیکنان تیم ملی در مصاحبه از محبت ایرانیان مقیم کانادا و امریکا تشکر کردند. تیم ملی پس از بازی با کانادا راهی تهران شد تا با از سرگیری تمرینات خود برای برگزاری یک دیدار تدارکاتی دیگر به امارات متحده عربی اعزام شود. ایران و امارات در روز دهم شهریور ماه در ورزشگاه شیخ زاید ابوظبی به دیدار هم رفتند. مهدی کماکان عضو تابت تیم بود و امیدوار بود یکی از بازیهای خوب خود را اجرا کند. اما این طور نشد و تیم ملی ایران در روزی که همه بازیکنان آن خصوصاً در تاکتیکهای دفاعی ضعف داشتند با نتیجه 3 بر1 مغلوب امارات شد پس از این باخت روحیه بازیکنان ایرانی به شدت تضعیف شد. (این اولین باری بود که تیم ملی بزرگسالان ایران در طول تاریخ مغلوب اماراتی ها می شد


+ نوشته شده در یکشنبه 85/12/13 ساعت 8:53 عصر توسط سارا | نظر